وبلاگ من

دیروز کشیک جراحی بودم. چون روز تعطیل بود، استاد با تاخیری وصف ناپذیر در ساعت 11:30 به بیمارستان اومد! خلاصه باهاش راند ( Round ) کردیم و بعدشم که طبق معمول Order های مورد نظر رو برای مریض ها نوشتم. 4 تا Dressing ( تعویض پانسمان ) هم بود که خودم تنهایی همش رو انجام دادم. یکی از Dressing ها مربوط به مریضی بود که دیروز Appendectomy ( برداشت آپاندیس ) شده بود و ظاهراً Perforation ( سوراخ شدگی ) داشته و همین باعث شده بوده که زخم رو باز بذارن. برای Irrigation زخم از Visitor ( همراه ) مریض خواستم که مریض رو به سمت کنار تخت بچرخونه تا راحت تر بشه زخم رو شست، اما بعد از چند دقیقه دیدم طرف ( همراه مریض ) داره حالش بد میشه!!! می گفت به عمرش این همه خون و زخم ندیده بود! خلاصه منم دیدم اینطوریه از بچش که یک دختر 8-9 ساله بود خواستم کمک کنه که ماشاالله بدون هیچ مشکلی همکاری کرد!
خلاصه اینم گذشت و خبر دادن یکی از مریض ها Febrile ( تب بالا ) هست. رفتم بالای سرش، یک پسر 2 ساله بود که عمل اصلاح Undescended Testis ( پایین نیامدن بیضه ) داشته و بعد از حدود 10 ساعت پس از عمل Febrile شده بود. Order یک CXR ( عکس قفسه سینه ) با 5 سی سی استامینوفن Stat دادم و رفتم خوابگاه. تو خوابگاه هم جاتون خالی حدود 7-8 دست پینگ پنگ بازی کردم که اکثرش رو بردم ( منهای یک چند تا که از روی بد شانسی :D باختم ! )
شب حدود ساعت 11 بود که زنگ زدن که مریض داریم تو اتفاقات. رفتم اونجا و دیدم خانم دکتر م. از همکلاسیهام میگه 3 تا مریض هست که باید توسط اینترن جراحی ویزیت بشه. اولیش آقایی 40 ساله بود که با تشخیص R/O Appendicitis ( آپاندیس ) خوابیده بود. رفتم بالای سرش و بعد از گرفتن یک شرح حال کوچیک، شک کردم که این احتمالاً آپاندیس نیست، چون Hx تیپیک آپاندیس رو نداشت. خلاصه دیدم بهتر اینه که ناحیه Tenderness ( درد ) در شکم رو پیدا کنم. شروع کردم به Palpate کردن شکم و پرسیدن اینکه آیا اینجا درد داری یا نه، تو همین وسطا بود که دیدم یک Mass خیلی Firm ( سفت ) در ناحیه Hypogaster وجود داره. یکم این ور و اون ورشو لمس کردم دیدم نه بابا، خیلی سفته! ازش پرسیدم این چیه ؟! بهم گفت : تو دکتری، من بگم چیه !!!!
گفتم منظورم اینه که از کی تاحالا داریش؟ دردت به این بستگی داره یا نه؟ گفت که حدود 3 ماهه که اینو زیر شکمش احساس می کنه و فکر می کرده طبیعی است! تو همین اثنا که داشت تعریف می کرد، چند ثانیه دستم رو روی Mass ثابت کردم. دیدم شدیداً Palsetile ( ضربان دار ) هست. دیگه تقریباً مطمئن شدم که آنورسیم آئورت شکمی ( Abdominal Aorta Aneurism ) هست! سریع پریدم زنگ زدم استاد و ماجرا رو براش گفتم. اونم گفت اگر مریض لاغره، ممکنه پالسی که احساس کردی پالس آئورت شکمیش باشه و نرمال باشه، ولی پالسی که من احساس کردم چیزی فراتر از یک آئورت شکمی ساده بود!
پریدم دکتر ن. رادیولوژیست رو گرفتم، گفتم پاشو بیا مریض رو Sono ( سونوگرافی ) کن ببینیم آنوریسم هست یا نه! اونم گفت اگر مریض لاغره بهتره بیخیالش بشی، چون احتمالاً پالس آئورت بوده :(
خلاصه منم که مطمئن بودم این آنوریسم هست، زنگ زدم CT ( بخش CT Scan ) و مریض رو فرستادم که CT با و بدون کنتراست بشه. البته ظاهراً برای CT با کنتراست باید استاد رادیولوژی دکتر ن. دستور میداد که منم چون سر خود داشتم CT می کردم، بیخیالش شدم و به همون CT بدون کنتراست رضایت دادم. تا جواب CT آماده بشه، رفتم خوابگاه و با چند تا از بچه ها در موردش صحبت کردم، 90% که اصلاً تو باغ نبودن که آنوریسم آنورت شکمی اصلاً چه جوری میشه، یکی دو تا هم که دیده بودن،گفتن چون مریض لاغره، پالس آئورتش بوده که به دستت خورده و آنوریسمی در کار نیست!
دیگه تقریباً نا امید شده بودم که ظاهراً حق با استاد بوده و اصلاً آنوریسمی در کار نیست. برگشتم اتفاقات و دیدم CTش اومده. چون یک مریض بد حال دیگه با Generalized Abdominal Tenderness ( درد وسیع شکمی ) داشتم، نرسیدم CT رو ببینم و به پرستار گفتم ببره پیش دکتر ح. در Screen ( همونی که مریض رو اول از همه دیده بود و تشخیص آپاندیس گذاشته بود ) تا بخونتش. منم رفتم بالای سر مریض دومی. وسطای Exam مریض دومی بودم که پرستار اومد و گفت دکتر ح. گفته که CT نرمال هست. من رو بگی خیلی ناراحت شدم، پیش خودم گفتم تشخیصم که اشتباه بود هیچ، هزینه یک CT بی خودی هم گذاشتم رو دست مریض :(
بعد از اینکه Exam مریض دوم تموم شد، گفتم بذار برم خودمم یک نگاهی به CT بندازم، بالاخره یک چیزی ازش سر در میارم! CT رو گذاشتم رو نگاتوسکوپ و شروع کردم به نگاه کردن. اول از همه رفتم سراغ آئورتش، در قطع های مختلف آئورت رو نگاه می کردم، همش نرمال بود...
ولی نه !!! در ناحیه Infra Renal ( زیر کلیه ) آئورتش یک جوری شده بود. بیشتر دقت کردم، Out Pouching آئورت کاملاً مشهود بود. حدود 3-4 تا عکس از CT دارای تصاویر آنورسیم از آئورت شکمی بود! با خوشحالی پیش خودم گفتم : دیدی تشخیصت درست بوده!
خلاصه CT رو بردم پیش دکتر ح. و دکتر م. و همه آنورسیم رو تایید کردن :D
خیلی خوشحال شده بودم که تونستم جون مریض رو نجات بدم. اگر مریض با تشخیص آپاندیس میرفت اتاق عمل احتمال داشت آنورسیمش پاره بشه و همون جا Arrest بده و Expire ( فوت ) بشه!
رفتم پیش مریض و همه چیز رو درباره بیماریش براش تعریف کردم. پیرمرد بیچاره هم اشک تو چشم هاش جمع شده بود و همش یا منو دعا می کرد، یا بیمارستان رو !
شب، یک مریض Peritoenitis به خاطر Perforated DU و یک Appendicitis دیگه رو هم روونه اتاق عمل کردم، ولی این قضیه تشخیص آنوریسم آئورت شکمی، کشیک دیشبم رو به یکی از بهترین کشیک هایی که تاحالا داده بودم تبدیل کرد.
علم پزشکی، خوبیش اینه که کاملاً تجربیه، یعنی شما اگر مریض رو ببینید، محاله فراموش کنی، و بدیش هم اینه که خوب باید مریض مشابه رو دیده باشی، وگر نه اگر بخوای فقط از رو کتاب تشخیص بذاری، احتمال اشتباه توش خیلی زیاده

صبح هم بخش رو تحویل خانم دکتر ر. دادم و خودم اومدم خونه تا این ماجرا رو تو وبلاگم هم بنویسم ;)